چکاوک مامانی
سلام جی جی خوبی؟ می بینم که هر روز شیطون تر از دیروز میشی دیگه زورم بهت نمیرسه ، نمیتونم بهت زور بگم و مثلاً به زور بخوابونمت . دیروز از اداره که برگشتم سر پای مامان جون جون نشسته بودی و غر میزدی بغلت کردم و طبق درخواست اولیه آینه بازی کردیم اونم یه عالمه چون تا میاوردمت اینور که لباس عوض کنم فریادت به آسمون میرفت ، با وجود اینکه معلوم بود خسته ای و خوابت میاد ولی حاضر نبودی بخوابی تا ساعت 3:30 که خدا رو شکر خوابیدی تازه خوابوندمت که پویا خان تشریف آوردن و حالا تند و تند زنگ نزنه پس کی ، از پشت آیفون دعواش کردم،معلوم بودخیلی خسته ای چون با صدای زنگ بیدار نشدی عصری بهت سوپی دادم و بردمت حمامی اونجا یه عالمه آب بازی کردی وایی...
نویسنده :
مامانی
12:45